- غوته خوردن
- فرو رفتن در آب غوطه زدن سر به آب فرو بردن انغماس، غرق شدن
معنی غوته خوردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه در آب فرو شده، سر به آب فرو بردن، فرو رفتن در آب، غوطه ور شدن در آب
فرو رفته در آب
بوسه گرفتن
چاشت خوردن طعام اندک خوردن، طعمه خوردن جانوران درنده، ازچیزی لذت بردن و باز درپی آن بر آمدن
فرو رفته در آب
مورد ضرب (کتک) واقع شدن: ... (کتک مفصلی خورد)
خوردن مرغ شکاری مسته را، استفاده کردن از نعمتها: دیگر سهو آن بود که ترکمانان را - که مسته خراسان بخورده بودند ... - استمالت کردند
غم و اندوه را در دل نگه داشتن، غم خوردن
در حالت خواب یا دراز کشیدگی بر روی زمین از یک پهلو به پهلوی دیگر گشتن، غلتیدن
غلتیدن: پسرک تو خون خودش غلت میخورد
غم خوردن اندوه بردن، غم و اندوه را در دل پنهان داشتن و اظهار نکردن
طعام لذیذ خوردن